واحد افراد گمشده به مورد ربوده شدن دختربچه ای رسیدگی می کنند که احتمالاً علت آن انتقام در حوزه کاری پدرش است.

اعضای تیم درباره موردی تحقیق می کنند که زنی در آن مردی را زیر گرفته و به ضرب اسلحه مجبورش کرده سوار ماشینش شود. درباره رباینده کیث اطلاعات بیشتری آشکار می شود.

واحد افراد گمشده به دنبال دانشجویی می گردد که هنگام یک مهمانی در خانه ناپدید شده بود. سیدنی و کیث سعی می کنند دوباره به زندگی عادی برگردند.

واحد افراد گمشده تلاش می کند پسر ربوده شده یک پزشک را پیدا کند؛ اما وقتی مادرش در تماس مستقیم با فرد رباینده قرار می گیرد اوضاع عوض می شود. کِمی نگرانی اش درباره سلامتی سیدنی را با نیکی و جیسون در میان می گذارد.

گزارش گم شدن یک کارمند شیرخوارگاه به دست واحد افراد گمشده می رسد. او خودکشی می کند و آن ها از زن بارداری بازجویی می کنند. سیدنی کیث را تعقیب می کند و می ترسد که او خطرناک باشد.

جیسون و مایک برای یافتن یک زوج گمشده در جستجوی کوهستان الگنی اند. کیث با بیماری در یک جلسه درمان گروهی، ارتباطی دوستانه برقرار می کند.

پرونده یک فرد گمشده به پرونده قتل تبدیل می شود و جیسون و نیکی در این حین از یک دختر محافظت می کنند. کمی درباره قرارهای عاشقانه توصیه هایی به سی می کند. کیث نیز بی پروایی از خود نشان می دهد.

سیدنی هرآنچه درباره روز ناپدیدی کیث می داند ارائه می کند و باعث می شود جیسون درباره هویت پسری که ادعا می کند پسرش است، مردد شود. مربی پلیس مایک، پرونده یک افسر ناپدیدشده را با تیم ام پی یو مطرح می کند.

با ناپدید شدن یک عروس در روز عروسی، مایک و کمی متوجه می شوند که این زن یک زندگی فریب کارانه داشته است. کیث به جیسون و نیکی اطلاعات بیشتری درباره دوران اسارتش می دهد و آن ها را به کلبه ای می برد که درآنجا با صحنه هولناکی مواجه می شوند.