وزیر یو به خاطر مسموم کردن شاهدخت و دیگر جرائم به زندان می افتد. پادشاه می خواهد او را به مرگ محکوم کند اما هان سو پیشنهاد دیگری می دهد. پس از چند سال، هان سو فرماندار چئونگسان می شود. پادشاه به او دستور می دهد با وکیل معروف روستای مجاور دیدار کند و وقتی هان سو می بیند آن وکیل کیست شوکه می شود.

وزیر یو به خاطر مسموم کردن شاهدخت و دیگر جرائم به زندان می افتد. پادشاه می خواهد او را به مرگ محکوم کند اما هان سو پیشنهاد دیگری می دهد. پس از چند سال، هان سو فرماندار چئونگسان می شود. پادشاه به او دستور می دهد با وکیل معروف روستای مجاور دیدار کند و وقتی هان سو می بیند آن وکیل کیست شوکه می شود.

وقتی جی سئون می فهمد نمی تواند جلوی اعمال شرورانه پدرش را بگیرد، تصمیم می گیرد بگذارد یئون جو و هان سو از او برای انتقام خود استفاده کنند. یئون جو به جی سئون پیشنهاد می دهد از جشن عروسی شان به عنوان فرصتی برای بازجویی از وزیر یو استفاده کنند. در روز عروسی، یئون جو پس از مسموم شدن از هوش می رود و وزیر یو مقصر شناخته می شود.

وقتی جی سئون می فهمد نمی تواند جلوی اعمال شرورانه پدرش را بگیرد، تصمیم می گیرد بگذارد یئون جو و هان سو از او برای انتقام خود استفاده کنند. یئون جو به جی سئون پیشنهاد می دهد از جشن عروسی شان به عنوان فرصتی برای بازجویی از وزیر یو استفاده کنند. در روز عروسی، یئون جو پس از مسموم شدن از هوش می رود و وزیر یو مقصر شناخته می شود.

هان سو باید برای نجات ایون سو از اعدام راهی پیدا کند. جی سئون به او پیشنهاد کمک می دهد. وقتی هان سو می فهمد راهی برای متوقف کردن اعدام نیست، دربرابر وزیر یو زانو می زند و به خاطر نجات جان ایون سو به او التماس می کند.

هان سو باید برای نجات ایون سو از اعدام راهی پیدا کند. جی سئون به او پیشنهاد کمک می دهد. وقتی هان سو می فهمد راهی برای متوقف کردن اعدام نیست، دربرابر وزیر یو زانو می زند و به خاطر نجات جان ایون سو به او التماس می کند.

هان سو موفق می شود جی سئون را در کافه ای مخصوص خانم های طبقه متوسط ملاقات کند. ایون سو وقتی می فهمد جه سه کسی است که باعث مرگ والدین ها سو شد شوکه می شود. ملکه داوگر از تجارتخانه بازدید می کند و می گوید آنجا باید از بین برود تا شاهدخت یئون جو هیچوقت به خانه برنگردد.

هان سو موفق می شود جی سئون را در کافه ای مخصوص خانم های طبقه متوسط ملاقات کند. ایون سو وقتی می فهمد جه سه کسی است که باعث مرگ والدین ها سو شد شوکه می شود. ملکه داوگر از تجارتخانه بازدید می کند و می گوید آنجا باید از بین برود تا شاهدخت یئون جو هیچوقت به خانه برنگردد.

چا سول از هان سو کمک می خواهد. او می گوید ارباب وان ده هان سعی دارد زمین هایی را که برادرش برای حاصلخیز کردنشان زحمت زیادی کشیده از چنگش درآورد. چا سول با کمک هان سو از ارباب وان شکایت می کند؛ اما شانس زیادی ندارد چون ارباب وان یکی از افراد وزیر یو است.

چا سول از هان سو کمک می خواهد. او می گوید ارباب وان ده هان سعی دارد زمین هایی را که برادرش برای حاصلخیز کردنشان زحمت زیادی کشیده از چنگش درآورد. چا سول با کمک هان سو از ارباب وان شکایت می کند؛ اما شانس زیادی ندارد چون ارباب وان یکی از افراد وزیر یو است.

هان سو به ناحق متهم به قتل ارباب چو می شود. سو وان برای شهادت به نفع او آماده می شود اما هان سو که احساس می کند سو وان تمام این مدت او را فریب می داده شهادت او را قبول نمی کند. هان سو عذاب زیادی می کشد و مجبور به اعتراف می شود.

هان سو به ناحق متهم به قتل ارباب چو می شود. سو وان برای شهادت به نفع او آماده می شود اما هان سو که احساس می کند سو وان تمام این مدت او را فریب می داده شهادت او را قبول نمی کند. هان سو عذاب زیادی می کشد و مجبور به اعتراف می شود.

هان سو در پرونده ارباب کووان دقیق تر می شود و متوجه می شود یکی از اعضای خانواده سلطنتی در آن دخیل است. به همین خاطر شاه چاره ای ندارد جز آنکه قرار ملاقات کمیسر جدید را لغو کند. سو وان که سعی دارد جلوی دستگیر شدن هان سو را بگیرد، چاره ای جز برملا کردن هویت واقعی اش ندارد.

هان سو در پرونده ارباب کووان دقیق تر می شود و متوجه می شود یکی از اعضای خانواده سلطنتی در آن دخیل است. به همین خاطر شاه چاره ای ندارد جز آنکه قرار ملاقات کمیسر جدید را لغو کند. سو وان که سعی دارد جلوی دستگیر شدن هان سو را بگیرد، چاره ای جز برملا کردن هویت واقعی اش ندارد.

هان سو تصمیم می گیرد برای در امان نگه داشتن سو وان او را اخراج کند. او بر گرفتن پرونده هایی تمرکز می کند که او را به شاه برساند. اما شاه خودش به دیدن او می آید و از او می خواهد پرونده ای درباره کمیسر جدید را بر عهده بگیرد.

هان سو تصمیم می گیرد برای در امان نگه داشتن سو وان او را اخراج کند. او بر گرفتن پرونده هایی تمرکز می کند که او را به شاه برساند. اما شاه خودش به دیدن او می آید و از او می خواهد پرونده ای درباره کمیسر جدید را بر عهده بگیرد.