رامیرو دل سولار در برنامه اش، وزیر امور عام المنفعه را به خاطر فساد پشت فرو ریختن پل یاهواکا به باد انتقاد می گیرد. دوست صمیمی دختر رامیرو، الکسیا، می افتد و گردنش می شکند.

رامیرو دل سولار در برنامه اش، وزیر امور عام المنفعه را به خاطر فساد پشت فرو ریختن پل یاهواکا به باد انتقاد می گیرد. دوست صمیمی دختر رامیرو، الکسیا، می افتد و گردنش می شکند.

رامیرو از موقعیت خود برای رصد کردن پرونده استفاده می کند. دادستان یک جرم شناس معروف را می آورد و او مدرکی را در صحنه جرم پیدا می کند که از قلم افتاده بود. هم زمان، رامیرو و خبرنگارش روی مارکوس و سابقه احتمالی خشونت او متمرکز می شوند.

رامیرو از موقعیت خود برای رصد کردن پرونده استفاده می کند. دادستان یک جرم شناس معروف را می آورد و او مدرکی را در صحنه جرم پیدا می کند که از قلم افتاده بود. هم زمان، رامیرو و خبرنگارش روی مارکوس و سابقه احتمالی خشونت او متمرکز می شوند.

لیما، رامیرو را تحت فشار قرار می دهد تا از کمپین آلتامیرانو حمایت کند؛ درحالیکه رامیرو و جولیا به این فکر می کنند که چه طور از این کاندیدای افراطی دوری کنند. مارکوس بعد از بازداشت به سرعت اثر انگشت خودش را ارائه می دهد. هم زمان، پیغام تهدیدآمیزی به دست رامیرو می رسد.

لیما، رامیرو را تحت فشار قرار می دهد تا از کمپین آلتامیرانو حمایت کند؛ درحالیکه رامیرو و جولیا به این فکر می کنند که چه طور از این کاندیدای افراطی دوری کنند. مارکوس بعد از بازداشت به سرعت اثر انگشت خودش را ارائه می دهد. هم زمان، پیغام تهدیدآمیزی به دست رامیرو می رسد.

بعدازآنکه مارکوس با قرار وثیقه آزاد می شود، جیمنا او را وادار می کند با پدرش مصاحبه ای انجام دهد. رامیرو برای کسب اطلاعات درباره همسایه مزاحمش پاچیکو، کمک می گیرد. لیما یک قرارداد بزرگ برای کسب و کار برناردا جفت و جور می کند.

بعدازآنکه مارکوس با قرار وثیقه آزاد می شود، جیمنا او را وادار می کند با پدرش مصاحبه ای انجام دهد. رامیرو برای کسب اطلاعات درباره همسایه مزاحمش پاچیکو، کمک می گیرد. لیما یک قرارداد بزرگ برای کسب و کار برناردا جفت و جور می کند.

باوجوداینکه مارکوس داوطلبانه می خواهد دی ان ای خود را در اختیار بگذارد، یک قاضی دوباره او را به زندان می فرستد. او پس از بازجویی دادستان، فاش می کند که شب قتل الکسیا واقعا کجا بوده است. مراسم شبانه یادبود الکسیا که جیمنا و دیلیا آن را برگزار کرده اند، با حضور رامیرو خراب می شود.

باوجوداینکه مارکوس داوطلبانه می خواهد دی ان ای خود را در اختیار بگذارد، یک قاضی دوباره او را به زندان می فرستد. او پس از بازجویی دادستان، فاش می کند که شب قتل الکسیا واقعا کجا بوده است. مراسم شبانه یادبود الکسیا که جیمنا و دیلیا آن را برگزار کرده اند، با حضور رامیرو خراب می شود.