بسته های مایحتاج از آسمان به داخل اردوگاه پرتاب می شوند. اما وقتی نیدرفلایر قلدر بسته هیچلینگ را می دزدد، رد و بقیه اعضای گروه به کابین ها حمله می کنند تا آن را پس بگیرند.

بسته های مایحتاج از آسمان به داخل اردوگاه پرتاب می شوند. اما وقتی نیدرفلایر قلدر بسته هیچلینگ را می دزدد، رد و بقیه اعضای گروه به کابین ها حمله می کنند تا آن را پس بگیرند.

کندی اجازه ندارد وارد اردوگاه شود، اما سر زدن های پرستار چاک باعث می شود شیرینی نصیب همه شود و چاک این فرصت را پیدا کند که جایگاهی در غرفه شهرت نصیبش شود.

کندی اجازه ندارد وارد اردوگاه شود، اما سر زدن های پرستار چاک باعث می شود شیرینی نصیب همه شود و چاک این فرصت را پیدا کند که جایگاهی در غرفه شهرت نصیبش شود.

بامب می تواند صدایش را دقیقا مثل صدای مدیر اردوگاه کند، به همین خاطر رد یواشکی او را به دفتر مدیر می برد تا در بلندگوی اجتماعات مسخره بازی به راه بیندازد.

بامب می تواند صدایش را دقیقا مثل صدای مدیر اردوگاه کند، به همین خاطر رد یواشکی او را به دفتر مدیر می برد تا در بلندگوی اجتماعات مسخره بازی به راه بیندازد.

وقتی تیم استلا به مربی جدید نیاز دارد، او استعفا نمی دهد تا اینکه قهرمان سابق، هارولد، را راضی می کند تا در بردن یک تورنمنت بزرگ به آن ها کمک کند.

وقتی تیم استلا به مربی جدید نیاز دارد، او استعفا نمی دهد تا اینکه قهرمان سابق، هارولد، را راضی می کند تا در بردن یک تورنمنت بزرگ به آن ها کمک کند.

هوای بارانی باعث شده همه اعضای اردوگاه در خانه هایشان گیر بیفتند. اما چاک نمی تواند آرام بگیرد و دوستانش را در یک ماجراجویی دیوانه وار و پر از گِل در زیر باران رهبری می کند.

هوای بارانی باعث شده همه اعضای اردوگاه در خانه هایشان گیر بیفتند. اما چاک نمی تواند آرام بگیرد و دوستانش را در یک ماجراجویی دیوانه وار و پر از گِل در زیر باران رهبری می کند.

بامب یک کیک خوشمزه برای مسابقه اردوگاه درست می کند اما متوجه می شود برنده شدن همیشه آن چیزی که به نظر می رسد نیست.

بامب یک کیک خوشمزه برای مسابقه اردوگاه درست می کند اما متوجه می شود برنده شدن همیشه آن چیزی که به نظر می رسد نیست.

دستگاه پرتاب ناهار نمی تواند غذا را به هچلینگ ها برساند، به همین خاطر رد تصمیم می گیرد به این جوجه های گرسنه کمک کند؛ حتی اگر این کارش مساوی با دوست شدن با دشمن خونی اش باشد.

دستگاه پرتاب ناهار نمی تواند غذا را به هچلینگ ها برساند، به همین خاطر رد تصمیم می گیرد به این جوجه های گرسنه کمک کند؛ حتی اگر این کارش مساوی با دوست شدن با دشمن خونی اش باشد.

وقتی پنلی خوک اشتباهی در اردوگاه پرندگان فرود می آید، رد و جوخه اش به او سرتاسر اردوگاه را نشان می دهند و کمکش می کنند که در آنجا ساکن شود.

وقتی پنلی خوک اشتباهی در اردوگاه پرندگان فرود می آید، رد و جوخه اش به او سرتاسر اردوگاه را نشان می دهند و کمکش می کنند که در آنجا ساکن شود.