دو برادر پاکستانی-آمریکایی پس از مرگ ناگهانی پدرشان متوجه می شوند فروشگاه بزرگ حاضری فروشی پدر آن ها درواقع پوششی برای کارهای خلاف او بوده است. آن ها برای جان به در بردن باید به لاکی آنتی رو بیاورند.

راج و میر برای پیدا کردن حمزه نیمه جان در «قعر فراموش شده» راهی می شوند اما احمق بازی در می آورند و تازه کارند. هم زمان، لاکی برای به دست آوردن امپراتوری دارک دار با احمد شاخ به شاخ می شود و مامور مرسر سعی دارد به انجمن پسران اف بی آی نفوذ کند.

درحالیکه لاکی، میر و احمد برای احیای یک عملیات قاچاق تلاش می کنند، نژادپرستی احمد گل می کند و برنامه کاری درکسل وجهه خوبی پیدا نمی کند. راج از مردروالا حرفه ای گری را یاد می گیرد. هم زمان، مامور مرسر متحد غیرمنتظره ای پیدا می کند.

گانگستری اهل فیلادلفیا برای خالی کردن محموله کوکائین و گرفتن سود خود به تیم 24 ساعت وقت می دهد اما گروگان هم می خواهد. وقتی راج یک ترکیب گر کوکائین را فراری می دهد، لاکی سرش داد می کشد.

وقت مهمانی باشکوه «بازی بزرگ» چیکی لازانیا است و تیم «پرندگان فوتبال» پنسیلوانیا در بازی شرکت دارند. اما بچه ها سرگرم گسترش قلمروی خود هستند و متوجه می شوند دختر چیکی یک روانی واقعی است.

پسرخاله های بریتانیایی حمزه در سمت اشتباهی جاده رانندگی می کنند و لاکی را به خاطر یک چای و بیسکوییت می دزدند. بچه ها چشم سوم راج را دنبال می کنند.

بچه ها ارزش تعادل بین کار و زندگی را می آموزند. مرسر و سیمپسون بالاخره با هم به توافق می رسند.

مرسر و سیمپسون به مرکز حلقه جرم دار نزدیک می شوند. احمد بالاخره موفق می شود در بیرون ای بی سی دلی را باز کند.

پرویی ها پولشان را می خواهند. رفتار راج بسیار عجیب شده است. معمایی بالاخره حل می شود.

ستوان آنجلو اف تستیکولا از پلیس فیلادلفیا باوجود دخالت های مرسر و دیگران سعی دارد از صحنه جرم مهمش محافظت کند.