در سال 2006 امیلی و تونی هیوز و پسر کوچکشان الیور، به تعطیلات در فرانسه می روند. در آنجا تونی پسرش را گم می کند و با پلیس محلی تماس می گیرد و از لورنس رلاود انگلیسی زبان می خواهد تا به این موضوع رسیدگی کند. کارآگاه پاریسی ژولین باپتیست هم هدایت عملیات جستجو را برعهده گرفته و هشدار ربوده شدن را صادر می کند. روبرت، پدر امیلی معتقد است که الیور به منظور گرفتن انتقام ربوده شده است. هشت سال بعد ... امیلی از تونی جدا شده؛ ولی تونی همچنان دست از تلاش برای یافتن الیور بر نداشته است...

در سال 2006 امیلی و تونی هیوز و پسر کوچکشان الیور، به تعطیلات در فرانسه می روند. در آنجا تونی پسرش را گم می کند و با پلیس محلی تماس می گیرد و از لورنس رلاود انگلیسی زبان می خواهد تا به این موضوع رسیدگی کند. کارآگاه پاریسی ژولین باپتیست هم هدایت عملیات جستجو را برعهده گرفته و هشدار ربوده شدن را صادر می کند. روبرت، پدر امیلی معتقد است که الیور به منظور گرفتن انتقام ربوده شده است. هشت سال بعد ... امیلی از تونی جدا شده؛ ولی تونی همچنان دست از تلاش برای یافتن الیور بر نداشته است...

وقتی شهردار دلوکس با وجود شواهد تازه، از باز شدن دوباره پرونده خودداری می کند، تونی عصبانی می شود. مجرم معروفی به نام وینسنت بورگ، برای بازجویی آورده می شود. از طرفی دیگر، سوری برای دریافت اطلاعات سری به پلیس رشوه می دهد و بورگ هم در جلسه ای محرمانه با یان گرت شرکت می کند.

وقتی شهردار دلوکس با وجود شواهد تازه، از باز شدن دوباره پرونده خودداری می کند، تونی عصبانی می شود. مجرم معروفی به نام وینسنت بورگ، برای بازجویی آورده می شود. از طرفی دیگر، سوری برای دریافت اطلاعات سری به پلیس رشوه می دهد و بورگ هم در جلسه ای محرمانه با یان گرت شرکت می کند.

در حالی که تونی برای اثبات پرونده خود تلاش می کند، قربانی متهم می شود. در همین حال در فرانسه کنونی، اتفاق وحشتناکی می افتد.

در حالی که تونی برای اثبات پرونده خود تلاش می کند، قربانی متهم می شود. در همین حال در فرانسه کنونی، اتفاق وحشتناکی می افتد.

ژولین با رینی مصاحبه می کند. با مشاهده یک ون متعلق به کارل سیگ، قاچاقچی مشکوک، در خارج از خانه ای که از اولیور عکس گرفته شده، سرنخ دیگری به دست می آید. تونی با ایان دیدار می کند و می فهمد که دخترش، مولی، سال هاست که ناپدید شده و همچنین با او همکاری خواهد کرد.

ژولین با رینی مصاحبه می کند. با مشاهده یک ون متعلق به کارل سیگ، قاچاقچی مشکوک، در خارج از خانه ای که از اولیور عکس گرفته شده، سرنخ دیگری به دست می آید. تونی با ایان دیدار می کند و می فهمد که دخترش، مولی، سال هاست که ناپدید شده و همچنین با او همکاری خواهد کرد.